رسانه‌ها از دیدگاه امام‌ خمینی (1)


 

نویسنده: علی کرجی




 
رسانه‌های گروهی به سبب کارکردهای ویژه در جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل و توزیع و رساندن اطلاعات، یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در ابعاد زندگی مردم در عصر حاضر است؛ زیرا افراد هر جامعه‌ای به گونه مستقیم و یا غیرمستقیم، تحت تأثیر رسانه‌ها می‌باشند. بنابراین یکی از ارکان ایجاد ارتباط و انتقال مفاهیم و دیدگاه‌های گوناگون در دنیای امروز، رسانه‌های گروهی است که حوزه و گسترش فراوانی را در خود جای می‌دهد. تردیدی نیست که قوام و بنیاد نظام‌های اجتماعی بر اصل ایجاد ارتباط میان اعضای جامعه و رابطه با بیرون نظام است و این ایجاد رابطه بدون اطلاع و آگاهی از کنش‌های درون و برون نظام ممکن نیست. به این معنا که وجود اطلاعات و اخبار از یک سر بر تعامل مؤثر است و آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و ازسوی دیگر، همین عمل‌ها و عکس‌العمل‌ها موضوعات جدیدی برای رسانه‌ها فراهم می‌سازد.
پس می‌توان گفت که رسانه‌ها یکی از ابزارهای تعیین‌کننده خط‌ مشی‌های حاکم بر جامعه است. از این‌رو، کسی در ضرورت حضور آن درمیان اجتماع به عنوان ابزاری برای ایجاد، تقویت و انتقال فرهنگ‌ها و باورهای دینی تردید ندارد. نکته مهم آن است که رسانه، ابزاری است که به وسیله انسان‌ها بکار گرفته می‌شود و انتقال‌دهنده اندیشه و افکارِ همان‌هاست و از آنجا که انسان‌ها در افکار خود گوناگون‌اند؛ عده‌ای عادل و عده‌ای فاسق‌اند، عده‌ای متدین و عده‌ای غیرمتدین‌اند، عده‌ای خادم و عده‌ای خائن‌اند، برهمین‌اساس رسانه‌ها می‌توانند هم حامل اندیشه‌های خوب، انسان‌ساز، تعالی‌بخش و کمال‌آفرین باشند و هم می‌توانند در بردارنده افکار نادرست، انحطاط‌آفرین و انحرافی باشند. از این‌رو، مانند دیگر موضوعات اجتماعی نیازمند بایدها و نبایدها خواهند بود. امام‌خمینی(ره) به عنوان مرجع آشنا با مبانی و آموزه‌های دینی، آگاهی از حقایق زمان، و به عنوان معمار انقلاب اسلامی و احیاگر اسلام ناب محمدی(ع) در قرن حاضر، به مقوله رسانه توجه و عنایت ویژه داشت و بر اسلامی شدن رسانه‌ها و قرار گرفتن آنها درجهت فرهنگ دینی تأکید بسیار می‌کرد.

مطبوعات در نگاه امام‌خمینی(ره)
 

مطبوعات در کارکرد خود، بایدها و نبایدهایی را باید مراعات کنند. در نگاه امام‌خمینی(ره) آزادی مطبوعات مرهون کوشش‌های بی‌دریغ ملت مکتبی و فضای ایجاد شده ازسوی نظام اسلامی است. از این‌رو، از این آزادی باید درجهت منافع ملت و نظام مقدس جمهوری‌اسلامی بهره جست. ایشان می‌گویند: «همه مطبوعات آزادند، مگر اینکه مقالات مضر به حال کشور باشد».(1)

پرهیز از تحریف
 

امام(ره) در جای‌جای پیام‌ها و سخنرانی‌های خود، همواره متذکر گشته‌اند که قلم و بیان آزاد است که بنویسد و بگوید، اما توطئه نباید بکند، معیار توطئه در دیدگاه آن بزرگوار، تحریف واقعیت‌هاست. از این‌رو، لازم است مطبوعات از هرگونه تحریف پرهیز کنند.(2)

آزادی در چارچوب قانون

سمت و سوی مطبوعات باید خدمت باشد. «مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند و آزادی‌ها درحدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود».(3)

ندادن اجازه نشر به مطبوعات فاسد
 

امام‌خمینی با اینکه آزادی مطبوعات را می‌پذیرد، اما در وصیت‌نامه الهی- سیاسی‌اش گوشزد می‌کند:
«اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده... آن است که نگذارند این دستگاه‌های خبری و مطبوعات و مجله‌ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود، ازنظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی‌ها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور، حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادی‌های مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه درنظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری‌اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می‌باشند».(4)
از این بیان و گفته‌های مصرانه امام‌خمینی(ره) به دست می‌آید که حد و مرز آزادی‌ها در قلم و بیان، احکام دین اسلام و نیز مصالح کشور است. چه بسا مواردی وجود داشته باشد که مستقیماً با شرع مقدس مرتبط نباشد، اما مصالح نظام و کشور اسلامی را به مخاطره بیندازد که در این صورت، حفظ مصالح عمومی کشور بر همه کس شرعاً و عقلاً لازم است.

نویسندگی و نویسندگان
 

امام‌خمینی(ره) افزون بر خود رسانه‌ها، عنایتشان بیشتر به تعیین‌کنندگان محتوای رسانه مانند محققان، نویسندگان و خطیبان است و نیز ایشان به صاحبان رسانه به عنوان جهت‌دهندگان رسانه توجه ویژه‌ای دارد. از این‌رو، می‌توان گفت که مخاطب همه رهنمودهای آن حضرت، انسان‌هایی هستند که در مقدمات، پردازش، تحلیل و جهت‌دهی آگاهی‌ها و اطلاعات در رسانه نقش اساسی دارند. لذا پیش از بیان دیدگاه‌های آن حضرت درباره خود رسانه‌ها، به برخی از نظریات ایشان درباره صاحبان قلم اشاره می‌شودو

1. نویسندگی، واجب کفایی است
 

«نویسندگان در هرجا که هستند، چه در حوزه‌های عملیه و چه در دانشگاه ها و چه در حوزه‌های علمیه و چه در دانشگاه‌ها و چه در سایر جاها هستند، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این کشور خدمت کنند. عذر نیست برای آنها که چون من وارد یک شغلی نیستم، پس نویسندگی هم نکنم. شغل، امروز یک امری است که برای آن اشخاصی که شایسته هستند و ایران احتیاج به آن شغل‌ها دارد، واجب کفایی است».(5)

2. قلم در محضر خداست
 

«در نوشته‌هایتان به خدا توجه داشته باشید! بدانید که این قلم که در دست شماست، در محضر خداست و اگر هر کلمه‌ای نوشته شود، بعد سؤال می‌شود که چرا این کلمه نوشته شده است. اگر به جای این کلمه بشود یک کلمه خوبتر نوشت، از شما سؤال می‌کنند چرا این کلمه زشت را نوشته‌اید؟».(6)

3. قلم در خدمت تربیت بشر باشد
 

«قلم به دست بگیرند برای تربیت بشر. آن‌قدری که بشر از قلم‌های صحیح نفع برده است، از چیزی دیگر نبرده است و آن‌قدر که ضرر کشیده است، از چیزهای دیگر ضرر نبرده است. قلم‌ها و بیان‌ها با مغزهای مردم رابطه دارند. اگر قلم‌ها و بیان‌ها و علم‌ها و تعلیم‌ها و آموزش‌ها برای خدا باشد، مغزها را الهی تربیت می‌کنند و اگر برخلاف این باشد، مغزها، مغزهای غرورمند، مغزهای طاغوتی از آن پیدا می‌شود».(7)

4. قلم و بیان در خدمت تعالی اسلامی، کشور و ملّت باشد
 

«به آن دسته از تحصیل‌کردگان و روشن‌فکران و دانشمندان که به مرض غرب و شرق‌زدگی مبتلا نیستند و حاضر نیستند شرف اسلامی، ملی و میهنی خود را فدای امیال قدرتمندان کنند یا در راه لذات و شهوات زودگذر فدا نمایند، عرض می‌کنم: همت بگمارید که قلم و بیان خویش را برای تعالی اسلام و کشور و ملت خود بکار گیرید و با توده‌های محروم همصدا و همدست شوید که آزادی از چنگال شرق و غرب را که امروز نصیبتان شده، حفظ کنید و در این خدمت از هیچ کوششی و مجاهده‌ای دریغ ننمایید که برای هیچ‌یک زا ملت‌های جهان این فرصت نبوده است و یا برای کمتر ملتی این فرصت پیش آمده است. خداوند همه ما را توفیق شناخت وظیفه، عنایت فرماید».(8)

5. قلم در راه آزادی ملت و نشر فرهنگ اسلامی باشد
 

«آقایان! شما نویسندگان الآن تکلیف بسیار بزرگی به عهده‌تان هست، پیشتر قلم شما را شکستند، الآن قلم شما باز است، لکن استفاده از قلم، در راه آزادی ملت، در راه تعالیم اسلامی بکنید. این ملت که می‌بینید، تمامشان زیر بیرق اسلام است که وحدت پیدا کردند. اگر نبود قضیه وحدت اسلامی، ممکن نبود اجتماع اینها. الآن از بچه چندساله تا پیرمرد هشتادساله همه باهم، اینها در این نهضت شرکت دارند و همه باهم در این پیروزی شرکت دارند».(9)

6. به مستضعفین خدمت کنید
 

«ای قشرهای روشن‌فکر و ای قشرهای نویسنده! قلم‌ها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف کنید. ای دانشمندان ما، ای دانشجویان ما، ای فرهنگیان ما، ای دانشگاهیان ما، اجتماعات خودتان را برای راه این مستضعفین تقویت کنید. شما بودید که این همه خدمت کردید و این همه خون دادید و این همه حبس رفتید و این همه زجر کشیدید برای خلاصی از یوغ دشمنان، خلاصی از چپاولگری چپاولگران. نگذارید زحمات خودتان هدر برود، قلم‌ها را در راه خدمت به این خلق به کار بیندازید!».(10)

7. تفرقه نیفکنید
 

«لازم است جوان‌های متعصب و طلاب تازه‌کار از زبان و قلم خود جلوگیری کنند و در راه اسلام و هدف مقدس قرآن از اموری که موجب تشتت و تفرقه است، خودداری نمایند».(11)

8. روحیه انقلابی را تقویت کنید
 

«شما حضرات آقایان که در پیروزی انقلاب سهیم بودید و اسلام و ایران مال خودتان است، سعی کنید قلم‌ها و زبان‌هایتان در خدمت انقلاب و به ثمر رسیدن آن- که آزادی و استقلال در سایه جمهوری اسلامی و زیر پرچم توحید و اسلام بزرگ است- باشد. سعی کنید روحیه ملت را تقویت نمایید و درمقابل فحاشی‌های منحرفین که برای تضعیف روحیه ملت است، بی‌دریغ فعالیت نمایید و از تضعیف اشخاص و یا گروه‌هایی که در خدمت جمهوری اسلامی هستند و تضعیف آنان مستقیماً خدمت به جهان‌خوارانی است که در کمین نشسته‌اند تا از قلم‌ها و زبان‌های شما بهره‌گیری کنند، بپرهیزید. انصاف نیست که جوانان عزیز اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمری و بسیج و شهربانی گرفته تا گروه‌های جانباز عشایر و عزیزان شهرها و روستاها در سراسر کشور در خدمت اسلام و مسلمین خون خود را نثار و جان خود را فدا کنند، ما در کناری بنشینیم و با قلم‌ها و زبان‌های خود قلب نورانی آنان را آزار دهیم. انصاف دهید که ما برای اسلام و کشور اسلامی خود چه کرده‌ایم و این جوانانِ عزیز از خود گذشته، از دانشگاهی تا روحانی و از روستایی تا شهرستانی و از کارگر تا بازاری چه کرده‌اند. از اول انقلاب تاکنون تمام رنج‌ها و زحمت‌ها و جانبازی‌ها بر دوش این طبقات بوده است و آنان ولی‌نعمت ما بوده‌اند».(12)

9. ملت‌ها را برای اخراج ستمگران از صحنه بسیج کنید
 

«در این دنیای مسموم که نفس کشیدن در آن مرگ تدریجی است، تکلیف ملت‌های در بند این ابرقدرت‌ها و انگل‌های آنان چیست؟ باید بنشینند و این صحنه‌های جنایتکار را تماشا کنند و با سکوت مجال دهند که دنیا در آتش بسوزد؟ آیا روحانیون، نویسندگان، گویندگان، روشنفکران، متفکران از هر ملت و مذهب که هستند، در این زمان تکلیفی انسانی، مذهبی، ملی و اخلاقی ندارند و باید نقش تماشاگر را در کشورهای خود ایفا کنند؟ و یا آنکه باید این سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود ملت‌های مظلوم در بند را بسیج کنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمایند و حکومت را به دست مستضعفان بسپارند؛ چونان که در ایران با همّت ملت بزرگوار شدن.(13)

پی‌نوشت ها :
 

1. صحیفه امام، ج5، ص416.
2. همان، ج7، ص460.
3. همان، ج12، ص283.
4. همان، ج21، ص435 و436.
5. همان، ج17، ص236.
6. همان، ج13، ص482.
7. همان، ص451.
8. همان، ج18، ص346.
9. همان، ج6، ص188.
10. همان، ج10، ص473.
11. همان، ج1، ص413.
12. همان، ج14، ص72.
13. همان، ج17، ص501.
 

منبع:نشریه فرهنگ کوثر شماره 80